سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کاش می دیدم چیست - فریدون مشیری

 

کاش می دیدم چیست

آنچه از عمق تو تا عمق وجودم جاریست

آه وقتی که تو لبخند نگاهت را

می تابانی

بال مژگان بلندت را

می خوابانی

آه وقتی که تو چشمانت

آن جام لبالب از جان دارو را

سوی این تشنه ی جان سوخته می گردانی

موج موسیقی عشق

از دلم می گذرد

روح گلرنگ شراب

در تنم می گردد

دست ویران گر شوق

پر پرم میکند ای غنچه رنگین پر پر....

من، در آن لحظه که چشم تو به من می نگرد

برگ خشکیده ایمان را

در پنجه باد،

رقص شیطانی خواهش را، در آتش سبز

نور پنهانی بخشش را، در چشمه مهر

اهتزاز ابدیت را می بینم

بیش از این، سوی نگاهت، نتوانم نگریست

اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست

کاش می گفتی چیست فریدون مشیری

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست؟



هوا هوای بهار است وباده باده ی ناب - فریدون مشیری

 

هوا هوای بهار است وباده باده ی ناب

به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب

 

در این پیاله ندانم چه ریختی پیداست

که خوش به جان هم افتاده اند آتش وآب

 

فرشته ی روی من ای آفتاب صبح بهار

مرا به جامی از این آب آتشین در یاب

 

به جام هستی ما ای شراب عشق بجوش

به بزم ساده ی ما ای چراغ ماه بتاب

 

گل امید من امشب شکفته در بر من

بیا ویک نفس ای چشم سرنوشت بخواب

 

مگر نه خاک ره این خرابه باید شد ؟

بیا که کام بگیریم از این جهان خراب