سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقد ادبی / فرمالیسم روسی

 

این متن از کتاب نقد ادبی نوشته سیروس شمیسا انتخاب شده است.

فرمالیسم روسی: 

فرمالیسم روسی یکی از مکاتب نقد ادبی در حوزه بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی است.

بهاعتقاد فرمالیستها ادبیات صرفا یک مساله زبانی است و لذا می توان گفت که زبان ادبی یکی از انواع زبان هاست و باید به آن از دید زبان شناسی نگریست.

آنان اثر ادبی را شلک(فرم) محض میدانستند و معتقد بودند که در بررسی اثر ادبی تکیه باید بر فرم باشد نه محتوا.اساسا مخالف تقسیم متن به صورت و معنی بودند و می گفتنئد در است که محتوا ناقل احساسات و عواطف است اما همه اسن ها در واقع در عناصر زبانی است. در نظر آنان مسائلی چون جذبه و الهام و اشراق و نبوغ که در مباحث ادبی قرن نوزده مطرح بود مطرود است. ادبیات در فرم و ساخت است نه در روح و فکر. مثلا یک شعر غنایی یا عاشقانه فقط یک طرح و ساختار زبانی است.

فرمالیسم با کمونیسم در یک زمان اتفاق می افتاد از اینرو مارکسیست ها آنان را ارتجاعی خواندند، فرمالیست ها اثر هنری را بیان غیر متعارف و غیر معمول تجربه و حقیقت می دانند حال آنکه در رئالیسم سوسیالیستی هنر بازتاب مستقیم واقعیت های اجتماعی است.

به نظر فرمالیستها سبک، عدول از هنجار است و این عدول قابل ارزیابی و تجزیه و تحلیل است. به طور کلی می توان گفت که تکیه منتقدان فرمالیست بر دو اصل است:

تغییر شکل در زبان عادی deformation

صناعات ادبی که باعث آشنایی زدایی می شود.

چند فرمالیست معروف و خلاصه آرایشان:

رومان یاکوبسون(1896-1982) عضو حلقه زبانشناسی مسکو بود، او برای ارتباط زبانی بین فرستنده و گیرنده طرح خاصی دارد که با توجه به آن شعر از خودش، فرمش، از تصویرش، از معنای ادبیش حرف می زند تا از شاعر.

رنه ولک، وی در بحث شعر تکیه بر آهنگ و موسیقی دارد.

ویکتور شکلوفسکی، نخستین اثر فرمالیستی موسوم به رستاخیز واژه کار اوست. به نظر او هسته مرکزی هنر در ایجاد تغییر در واقعیت
( (deformation of reality یا به اصطلاح خود او غریب سازی  (   (making strange است. وی می گوید: هر قدر آشنایی ما با ادبیات گذشته بیشتر باشد این نکته بر ما بیشتر روشن می شود که تقریبا هیچ موضوع و تصویری نیست که بدیع و بی سابقه باشد. لذا مساله در تصویر و موضوع نیست، در زبان است یعنی عمده نوآوری و ابداع در طرز بیان و استعمال زبان است


اصطلاحات و مباحث

شکل(فرم).

به مجموعه عناصری که بافت و ساختار اثر ادبی را به وجود می آورند شکل می گویند. لذا وزن و قافیه،قالب، صامت و مصوت و هجا، صور خیال، صنایع بدیعی،زاویه دید، پلات همه جز شکل یک اثر ادبی هستند، مشروط بر این که هر یک از این اجزا در ساخت یا بافت آن اثر نقشی داشته باشند. هیچ جز یا عنصری در شکل اثر نباید زاید و به قوب منتقدان هند بی کار و فاقد نقش باشد. منتقد در بحث خود از شکل باید به نقش هر یک از اجزا در پیدایی آن کل نظر داشته باشد و وظیفه زیبایی شناسانه آن را تبیین کند. رابطه اجزا را با هم یعنی کارکرد هر جز را با توجه به اجزای دیگر در ایجاد بنای شوهمند اثر ادبی توصیف و بیان کند. بدین ترتیب برای وصف شکوهمندی یک بنای ادبی باید فقط به مصالحی که از آن ساخته شده است توجه کرد و لا غیر. فرمالبست ها می گویند هر عنصری اثر ادبی که در کل نظام وظیفه و کنشی بر عهده دارد فرم است.

فقط متن.

در بحث های ادبی قبل از فرمالیسم معمولا مسائل بیرون از متن از قبیل بحث های جامعه شناسی، روانشناسی، تاریخی... مطرح بود اما فرمالیست ها بررسی ادبی را محدود به خود متن کردند.

عدول از هنجار یا هنجارگریزی.

فرمالیست ها می گفتند زبان ادبی عدول از زبان معیار است، لذا سبک را بر حسب عدوب و خروج از معیارها مطالعه می ردند و میگفتند این عدول قابل بررسی و سنجش است.

غریب سازی، آشنایی زدایی

شکلوفسکی می گوید کار اصلی هنر ایجاد تغییر شکل در واقعیت است، هدف زبان ادبی این است که عادات ادراکی و احساسی ما را با استفاده از اشکال غریب و غیر عادی به هم می زندو از این رو فرم را برجسته و آشکار می سازد.